برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عاشوراییان زنجان و آدرس b-zanjan.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
دیگر امکانات
آمار
وب سایت:
بازدید امروز : 389
بازدید دیروز : 3500
بازدید هفته : 21156
بازدید ماه : 67575
بازدید کل : 1489400
تعداد مطالب : 888
تعداد نظرات : 177
تعداد آنلاین : 1
هشدارها درباره خط مشی وزارت خارجه در مقابل آمریکا و اروپا
از سوی دولت یازدهم جدی گرفته نشد. قدمزنی صمیمانه
مسئول دستگاه دیپلماسی کشور با همتای آمریکاییاش در
ژنو، موجی از اعتراضات و تذکرات را به دنبال داشت اما ظریف
با لحنی قابل تامل دلیل این پیادهروی را استفاده از هوای پاک
ژنو برای تغییر فضای تنشآلود مذاکرات عنوان کرد و سخنگوی
دولت نیز به جای عذرخواهی از این حرکت نابجا، به منتقدان
حمله کرد و تذکر و هشدارهای آنان را «خیلی سخیف» خواند! و نتیجه آن که نایب رئیس مجلس آلمان در دیدار با محمدرضا عارف به شکلی بیسابقه و گستاخانه در امور داخلی کشورمان دخالت کرد.
وقتی سفر ظریف به پاریس، همزمان با اهانت چندین و چند باره نشریه هتاک فرانسوی به پیامبر اعظم(ص) و حمایت دولتمردان فرانسه از این هتاکی با اعتراض دلسوزان و خیل عظیم مردم در تجمعات سراسر کشور و از جمله مقابل سفارت فرانسه روبرو شد و خواستار برخورد جدی با فرانسه و پوزش دولت از ملت شدند دولت این درخواستها را احساسی نامید! و ادعا کرد؛ حرف مردم نیست! پیشبینی نتیجه چنین روندی دشوار نبود و آنچه روز گذشته در دیدار نایب رئیس مجلس آلمان با یکی از عناصر اصلاحطلب اتفاق افتاد را باید سرآغاز این کژراهه دانست. اظهارات گستاخانه این مقام دست چندم آلمانی در دیدار روز گذشته خود با عارف تعجبآور و غیرمنتظره نیست، بلکه تأسف جدی از همراهی و حضور مقامات ارشد وزارت خارجه و سکوت خفتبار آنان در مقابل این مداخلات گستاخانه و بیشرمانه است. دستگاه دیپلماسی کشور باید در برابر مردم پاسخگو باشد که چطور یک مقام اروپایی در تهران برای همه چیز - از انتخابات آینده ایران گرفته تا ورزشگاههای کشورمان- تعیین تکلیف میکند! «کلودیا روت» نایبرئیس مجلس قانونگذاری آلمان در ابتدای این دیدار خود با محمدرضا عارف که با حضور سیدعلی خرم مشاور وزیر خارجه و اکرمی معاون اداره اول اروپا در این وزارتخانه و همچنین سفیر جمهوری فدرال آلمان در ایران برگزار شد، با بیان اینکه آمده است تا از تحلیلهای عارف در زمینه مسائل داخلی استفاده کند، ضمن دخالت آشکار در مسائل داخلی کشورمان گفت: من آمدهام تا یک سال مانده به انتخابات مجلس بدانم که در سفر بعدی خود شما از من در چه جایگاهی دعوت خواهید کرد! وی در ادامه با دخالت بیجا در امور داخلی کشورمان ضمن حمایت از فتنهگران سال 88 خواستار رفع حصر سران وطنفروش فتنه شده و مدعی شد در این صورت مردم ایران نیز خوشحال میشوند! نایبرئیس مجلس آلمان در ادامه این دیدار مجددا به بحث انتخابات مجلس آینده کشورمان وارد شده و با اشاره به جایگاه شورای نگهبان، گفت: من شنیدهام که در ایران همه میتوانند کاندیدا شوند ولی باید از فیلتر شورای نگهبان رد شوند و همینطور شنیدهام که برخی نتوانستهاند از این فیلتر عبور کنند.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: ما علاوه بر بازگشایی (جبهه) کرانه باختری،
به عنوان یک تلافی اختصاصی از این ماجرا، حتما انتقامی خاص برای این موضوع
در نظر خواهیم گرفت.
سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه طی سخنانی در شبکه خبری العالم گفت: بازگشایی جبهه جدید در کرانه باختری که بخش عمده ای از فلسطینِ عزیز ما است، حتما در دستور کار خواهد بود، و این امر بخشی از واقعیت جدیدی است به تدریج رخ عیان خواهد کرد.
وی تأکید کرد: البته ما علاوه بر بازگشایی (جبهه) کرانه باختری، به عنوان یک تلافی اختصاصی از این ماجرا، حتما انتقامی خاص برای این موضوع در نظر خواهیم گرفت.
جانشین فرمانده کل سپاه افزود: یعنی بازگشایی جبهه کرانه باختری، همچنان حمایت از گروه های جهادی فلسطین و لبنان، ایجاد ظرفیتها و زیرساخت های جدید دفاعی برای مسلمانانی که در جوار مرزهای رژیم صهیونیستی و فلسطین اشغالی زندگی می کنند؛ این سیاست های گذشتۀ ما است و برای آینده هم تداوم خواهد یافت. اما ما اختصاصا برای تلافی و انتقام گیری از حادثه ای که در قنیطره و نزدیک جولان اتفاق افتاد، حتما کار خاصی انجام خواهیم داد.
"علاوه بر بازگشایی (جبهه) کرانه باختری، به عنوان یک تلافی اختصاصی از این ماجرا، حتما انتقامی خاص برای این موضوع در نظر خواهیم گرفت"
سردار سلامی در پاسخ به این که آیا این پاسخ و انتقام، توسط ایران صورت خواهد گرفت یا گروه های مقاومت، اظهار داشت: کیفیت آن را نمی شود اعلام کرد و ما درصدد اعلام کیفیت آن نیستیم اما اتفاقی است که ان شاء الله خواهد افتاد.
رسانه های رژیم صهیونیستی گزارش دادند که کابینه اسرائیل
برای جلوگیری از واکنش انتقامجویانه حزبالله به جنایت تروریستی
القنیطره دست به دامن مسکو شده است.
رسانههای عبری زبان دیروز اعلام کردند که اسرائیل برای ایجاد فضای آرام با حزبالله و سوریه و ایران دست به دامن روسیه شده است. این رسانهها به نقل از چندین منبع مطبوعاتی از منابع سیاسی در تلآویو عنوان کردند که اسرائیل به روسیه تأکید کرده که نمیخواهد اوضاع امنیتی دچار چالش شود تا به درگیریهای فراگیر منجر شود، بلکه به دنبال آن است که برای جلوگیری از بحرانیتر شدن اوضاع، فضا آرام تر شود.
شبکه ۱۰ تلویزیون اسرائیل نیز اعلام کرد که انتخاب مسکو برای میانجیگری از سوی این رژیم به علت مناسبات خوبی است که این کشور با حزبالله، سوریه و ایران دارد.
طی روزهای اخیر، تحولات بسیار مهمی در منطقه خاورمیانه اتفاق افتاده که میتواند تأثیرات بسیار مهمی بر سرنوشت منطقه در بلندمدت داشته باشد. سقوط دولت یمن از یک سو و مرگ پادشاه عربستان از سوی دیگر، مهمترین تحولات در این زمینه به شمار میروند. یک رسانه آمریکایی در تحلیلی به بررسی تأثیرات این روند بر منافع آمریکا در منطقه از یک سو و نفوذ ایران از سوی دیگر پرداخته است.
در پی درگذشت پادشاه عربستان سعودی، سایت شبکه خبری «فاکس نیوز» در مطلبی به بررسی چشم انداز منافع آمریکا در منطقه پرداخته و مینویسد، این واقعه، دورهای از عدم اطمینان را برای مقامات آمریکایی پدید آورده که در آن، واشنگتن باید در کنار دیگر چالشهای موجود، نگران توسعه نفوذ ایران در خاورمیانه نیز باشد.
یک دیپلمات سابق آمریکایی که به خاندان آل سعود نزدیک است گفته، درگذشت پادشاه ۹۰ ساله سعودی و همچنین سقوط دولت مورد حمایت آمریکا در یمن، از دید واشنگتن «بدترین سناریو» بوده، زیرا مانع دیگری را از سر راه توسعه نفوذ منطقهای ایران برداشته است. به گفته وی، اکنون میتوان نفوذ ایران را آشکارا در چهار پایتخت عربی مشاهده کرد: صنعا، بغداد، دمشق و بیروت.
فاکس نیوز اشاره میکند، پادشاه عربستان، یکی از مهمترین اولویتهای خود را مقابله با نفوذ ایران در منطقه قرار داده بود و در همین زمینه، گروههای سنی را در مقابل گروههای شیعه مورد حمایت ایران در کشورهای مختلف تقویت میکرد. البته این سیاست مثلا در لبنان نتوانسته بود موفق باشد و جلوی قدرت گیری حزب الله را بگیرد. از سوی دیگر، همین سیاست عربستان سعودی خود به افزایش افراط گرایی در منطقه منجر شد.
دنیس راس، دیپلمات سابق آمریکایی میگوید، اکنون و با مرگ عبدالله، سیاستمداران سعودی احتمالاً با احتیاط بیشتری با مسائل مربوط به ایران و همچنین سوریه برخورد خواهند کرد. در این زمینه به ویژه باید توجه داشت که گفته میشود، عبدالله در سالهای آخیر زندگی خود به واسطه مجموعهای از عوامل، از جمله خودداری دولت آمریکا از حمله به سوریه و برانداختن دولت اسد، با واشنگتن اختلافاتی پیدا کرده بود. از سوی دیگر، وی نظر بدبینانهای نسبت به مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+ ۵ داشت و بر این باور بود که آمریکا میخواهد پشت عربستان را خالی کند.
افزون بر این، مرگ عبدالله میتواند سبب ایجاد خلأ قدرتی در ریاض شود که بزرگتر از چیزی است که پیش از این تصور میشد. سلمان، جانشین وی، از مدتی پیش، مسئولیتهای اداره کشور را بر عهده گرفته بود، ولی مقامات آمریکایی وی را یک رهبر قوی و قابل اتکا در نظر نمیگیرند و همین امر، این احتمال را پدید آورده که افراد دیگری از خاندان سلطنتی بتوانند فرصت قدرت یابی پیدا کنند.
هم اکنون یکی از نخستین و مهمترین مسائل پیش روی پادشاه جدید عربستان، نحوه برخورد با وقایع جاری در یمن است؛ یعنی جایی که قدرت یابی روزافزون حوثیها، به استعفای رئیس جمهور و دولت منجر شد. یکی دیگر از مسائل، نحوه تعامل با ائتلاف بین المللی تحت رهبری آمریکا برای مبارزه با داعش در عراق و سوریه است.
مسأله دیگر پیش روی سلمان، این است که آیا سیاست فعلی سعودیها مبنی بر افزایش میزان تولید نفت ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟ این افزایش در حالی اتفاق افتاده که طی ماههای اخیر، قیمتهای جهانی نفت به طور فزایندهای در حال کاهش بوده است.
به هر حال، مجموعه این عوامل، به عنوان چالشهایی در نظر گرفته میشود که از یک سو دشواریهایی جدی را در مقابل پادشاه جدید عربستان سعودی قرار داده و از سوی دیگر، با زمینه سازی برای افزایش نفوذ ایران در منطقه، آمریکا را نسبت به چشم انداز تأمین منافع خود در منطقه خاورمیانه نگران ساخته است.
پادشاه 91 ساله عربستان پس از سه هفته بستری شدن در بیمارستان سرانجام تسلیم مرگ شد. دوران ملک عبدالله نیز به پایان رسید و سرنوشت خاندان آل سعود وارد دوران سرنوشتسازی شد. اکنون «سلمان» به عنوان پادشاه جدید سکان کشوری را در دست گرفته است که با چالشهای گوناگونی روبهرو است. دربار عربستان بامداد جمعه در حالی خبر مرگ «ملک عبدالله» را اعلام کرد که همزمان طی بیانیهای افزود: « «شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز آل سعود» براساس قانون اساسی به عنوان پادشاه عربستان مورد بیعت قرار گرفت و پس از این بیعت براساس بند دوم فرمان پادشاهی، «شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز آل سعود» را به عنوان ولیعهد معرفی کرد.» بیعت با «ملک سلمان» و «شاهزاده مقرن» به عنوان ولیعهد در کاخ پادشاهی در ریاض برگزار شد. «ملک عبدالله» از سال ١٩٨٢ میلادی ولیعهد عربستان شد، وی از سال ١٩٩٥ و پس از بیماری و زمینگیر شدن «ملک فهد» عملاً تمامی اختیارات یک پادشاه را در دست داشت، اما نهایتا با مرگ «ملک فهد» در سال 2005 رسما به عنوان ششمین پادشاه عربستان انتخاب شد. یکی از مهمترین انتقاداتی که به دوران پادشاهی وی وارد میشود مربوط به حمایت عربستان از گروههای تروریستی در منطقه است. دیروز مراسم تشییع جنازه ملکعبدالله برگزار شد. وی در قبرستان خاموش، «العود» که مخصوص پادشاهان این کشور است، دفن گردید. کودتای خاموش «سلمان بن عبدالعزیز» هفتمین پادشاه و اولین ولیعهد عربستان است که قبل از رسیدن به پادشاهی برای وی جانشینی تعیین شد. در اواخر ماه مارس(اسفند) 2014 «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه متوفی عربستان در حکمی، شاهزاده «مقرن بن عبدالعزیز» را به عنوان جانشین ولیعهد انتخاب کرد و براساس این حکم، مقرن به عنوان ولیعهد و جانشین ملک سلمان مورد بیعت قرار گرفت. پادشاه جدید عربستان که متولد 1935 میلادی است، بیست و پنجمین فرزند «عبدالعزیز» موسس خاندان سلطنتی سعودی است. مشکلات جسمانی «ملک سلمان» در سن 79 سالگی آنچنان است که گفته میشود وی به دلیل بیماری «آلزایمر» قادر به اداره حکومت نیست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی khamenei.ir در پی حوادث اخیر فرانسه حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی
نامه ای خطاب جوانان اروپا و آمریکای شمالی به زبان انگلیسی (لینک زبان انگلیسی) صادر کردند. این پیام در سایت رهبری به 5 زبان دنیا در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. متن کامل این پیام به زبان فارسی به شرح ذیل است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به هراسهای گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس افکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرت های بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
روزنامه «واشنگتنپست» در گزارشی با عنوان «امپراطوری در حال ظهور ایران»، مدعی شده است که تهران به آرامی در حال حاکم شدن بر جهان عرب است و واشنگتن تا حد زیادی این واقعیت را نادیده گرفته است.
به گزارش فارس، روزنامه «واشنگتنپست» در گزارشی به قلم «چالز کروتامر» که به تیتر «امپراطوری در حال ظهور ایران» منتشر کرده، هرچند در راستای ترویج ایرانهراسی، اما اذعان کرده است که توان ایران در منطقه روز به روز در حال گسترش یافتن است و آمریکا این واقعیت را نادیده گرفته است.
در ابتدای این گزارش، با اشاره به مذاکرات هستهای جاری میان ایران و گروه موسوم به ۱+۵، آمده است: «در حالی که حرکت ایران به سمت بمب هستهای، تنشی شدید میان کاخ سفید و کنگره به راه انداخته، حرکت ایران به سمت غلبه متعارف بر جهان عرب، تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. در واشنگتن که اینطور است. عربها متوجه این موضوع شدهاند. به همین واسطه هم کشورهای طرفدار آمریکا، به خصوص اعراب خلیج (فارس)، عمیقا نگران شدهاند.»
واشنگتنپست در ادامه به تحولات یمن اشاره کرده و نوشته است که جنبش «تحت حمایت ایران» انصارالله، از تابستان امسال کنترل صنعا پایتخت این کشور را در دست دارد. این هفته نیز رئیسجمهور از سمت خود اعلام استعفا کرد. این روزنامه سپس مدعی حمایت ایران از حوثیهای یمن شدن و نوشته است که شعار این گروه، شعارهایی است چون «الله اکبر، مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل»، که همه آنها را میتوان از زبان ایرانیها شنید.
کروتامر که به اتخاذ مواضع ضدایرانی و نزدیک به محافظهکاران آمریکایی معروف است، در ادامه در رابطه با دلایل ضرورت «نگرانی ما» از تحولات یمن، نوشته است: «اولا به این خاطر که ما در نبرد پهپادی علیه دیگر تهدید آن منطقه، یعنی القاعده شبهجزیره، به دولت یمن وابسته هستیم. الان مشخص نیست که بتوانیم سفارتمان را در یمن حفظ کنیم، چه برسد به اینکه بخواهیم علیه القاعده دست به عملیات بزنیم. و ثانیا، هژمونی در حال گسترش ایران، تهدیدی مرگبار برای متحدان ما و منافع تمام خاورمیانه است.»
وی همچنین به وضعیت سوریه اشاره کرده و نوشته است که «قدرت ایران در سوریه هم در حال رشد است» و تهران در نجات نظام سوریه «موفق شده است. شورشیهای میانهرو هم در آشفتگی به سر میبرند.»
کروتامر در ادامه ایران را تهدیدی برای کشورهای عربی به تصویر کشیده و نوشته است که ایران در حال تشکیل یک «هلال شیعی» است که عراق، سوریه و لبنان را در بر گرفته و به مدیترانه میرسد. نفوذ ایران همچنین از جنوب و غرب به یمن رسیده است. وی همچنین پائین آوردن قیمت نفت را «تنها اهرم» عربستان برای فشار به ایران توصیف کرده و مدعی شده است که ریاض از این طریق در حال نبرد با تهران است.
واشنگتنپست میافزاید: «با این حال، به نظر میرسد دولت اوباما آماده کنار آمدن با واقعیت چیرگی ایران در سوریه است. دولت به نیویورکتایمز گفته است که در حال عقبنشینی از شرط برکناری اسد است. این برای سعودیها و دیگر اعراب خلیج (فارس)، یک کابوس است. آنها درگیر نبرد منطقهای عظیم با ایران هستند و در این نبرد در حال شکست خوردن هستند. آنها یمن را میبازند، لبنان را میبازند، سوریه را میبازند و میبینند که عراق در دوران پس از خروج ایالات متحده، چطور به صورتی فزاینده تحت نفوذ ایران قرار میگیرد.»
منابع محلی در استان نینوای عراق اعلام کردند که عناصر داعش در شهر موصل درگذشت پادشاه عربستان را جشن گرفتند.
به گزارش پایگاه اینترنتی السومریه نیوز به نقل از منابع محلی در استان نینوای عراق گزارش داد: جنگجویان داعش در شهر موصل درگذشت عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان را جشن گرفتند.
جنگجویان داعش نیمه شب گذشته با تیراندازی هوایی در شهر موصل خوشحالی خود را از درگذشت پادشاه عربستان نشان دادند.
حمایت عربستان سعودی از ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش علت خشم جنگجویان این گروه از رژیم سعودی است.
پس از حمله روز گذشته نظامیان صهیونیست به عناصر مقاومت و حزبالله در بلندیهای جولان، امروز سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان خطاب به صهیونیستها تنها به این بسنده کرد که "جهزوا ملاجئکم!" (پناهگاههایتان را حاضر کنید) این پبام که بدون هیچ توضیحی و به دو زبان عبری و عربی با عکسی از دبیرکل حزبالله بر روی خروجی سایت شبکه المنار قرار گرفته، در واقع اعلام جنگ نصرالله به رژیم صهیونیستی محسوب میشود.
شبکه المنار گزارش داد بیش از ۱۲ میلیون نفر از فعالان شبکههای اجتماعی از عصر روز گذشته که خبر حمله موشکی رژیم صهیونیستی به «القنیطره» و شهادت چند تن از اعضای حزب الله منتشر شد با استفاده از هشتگ سخنان «سید حسن نصرالله» به خطاب به صهیونیستها از آمادگی خود برای جنگ با رژیم صهیونیستی خبر دادند.
روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای از شهادت
سردار سرتیپ پاسدار "محمدعلی اللهدادی در جغرافیای مقاومت اسلامی
و در دفاع از حرم و مردم مظلوم سوریه خبر داد.
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: سردار سرتیپ پاسدار "محمدعلی اللهدادی" از فرماندهان شجاع، مخلص و خردمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که نقشآفرینیهای مؤثر وی در دوران دفاع مقدس و سپس در فرماندهی سپاه الغدیر استان یزد برای همیشه ماندگار و الهامبخش نسلهای امروز و فردای میهن اسلامی خواهد بود.
این اطلاعیه افزوده است: این فرمانده مؤمن و ولایتمدار که در مقام مستشاری برای کمک به دولت و ملت سوریه در مقابله با تروریستهای تفکیری- سلفی به این کشور عزیمت کرده بود، مشورتهای تعیین کنندهای در راستای توقف و خنثیسازی جنایات و توطئههای این فتنه صهیونیستی- تروریستی در جغرافیای سوریه ارائه و نام و یاد خود را در زمره مدافعین و حامیان مقاومت اسلامی و ضد صهیونیستی ثبت کرد.
در ادامه این اطلاعیه با اشاره به نحوه شهادت سردار اللهدادی آمده است: گروهی از رزمندگان و نیروهای مقاومت اسلامی همراه با سردار رشید اسلام "محمدعلی اللهدادی" در حین بازدید از منطقه "قنیطره" مورد حمله بالگرد نظامی رژيم صهیونیستی قرار گرفتند که بر اثر این جنایت، این سردار دلاور همراه با تعدادی از اعضای حزبالله به شهادت رسید.
این اطلاعیه با تأکید بر اینکه بیتردید شهادت سردار اللهدادی و رزمندگان حزبالله، عزم و اراده مقاومت اسلامی در عرصه مقابله با رژيم صهیونیستی و پیگیری آرمانهای اسلام عزیز را جدیتر خواهد کرد، خاطر نشان کرد: اقدام جنایتکارانه رژيم صهیونیستی در نقض حریم هوایی کشور سوریه بار دیگر نشانداد که فتنه تروریستی داعش و جریانهای تکفیری در چارچوب سیاستها و برنامههای نظام سلطه و صهیونیسم و با هماهنگی سران کاخ سفید و رژيم اشغالگر قدس علیه امت اسلامی طراحی شده است و برای دستیابی به اهداف و مقاصد شیطانی خود هیچگونه پایبندی به قوانین بینالمللی و اصول اخلاقی و انسانی ندارد.
در پایان این اطلاعیه با تبریک و تسلیت شهادت سردار اللهدادی و تعدادی از رزمندگان حزبالله و مقاومت اسلامی به محضر حضرت ولیعصر (عج)، مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و ملتهای لبنان، سوریه و ایران آمده است: برنامههای تشییع، تدفین و گرامیداشت سردار رشید اسلام سرتیپ پاسدار "محمدعلی اللهدادی" متعاقباً به آگاهی مردم ایران خواهد رسید.