+ نوشته شده توسط فداییان رهبری در
و ساعت
2:15 |
حجت الاسلام سید حسن خمینی اخیرا در جمع فعالان سیاسی استان کرمان اظهار داشته است: در فرهنگ اسلام تقوا و سابقه ایمان معیار تمایز
میان افراد شناخته میشود؛ چنان که در قرآن نیز کسانی که قبل و بعد از فتح ایمان آوردهاند یکسان تلقی نشدهاند.
وی با اشاره به آیات سوره فتح، گفت: بنابر آیات سوره فتح، وقتی باد به پرچم میخورد، مردم فوج فوج میگرویدند که ارزشمند است، اما ایمان کسانی که قبل از فتح، در دوره غربت پیامبر(ص) و در حالی که آن زمان خبری از حطام دنیا نبود، متفاوت است.
به گزارش خبرگزاری فارس، تولیت آستان امام خمینی(ره) با اشاره به سختیهای پیامبر(ص) در آغاز انجام رسالت خویش و تفاوت میان ایمان آورندگان در دوران سختیها و مومنین پس از فتح پیامبر(ص) متذکر شد:
امروز هم اگر کسانی از امام سخن میگویند خوب است، اما امروز بیان این حرفها ساده است؛ زیرا از امام گفتن دیگر حبس و شکنجه ندارد و وضعیت آنان متفاوت با کسانی است که نه چشماندازی از آینده داشتند و نه منصب و اموالی پیش رویشان بود. البته همراهان بعد از فتح، آدمهای بدی نیستند مخصوصا این که برخی از آنها جوان هستند و آن زمان نبودند. اما برخی از کسانی که تازه از راه رسیدهاند، با بمباران تبلیغاتی برخی چهرههای قدیمی را منکوب میکنند. به عنوان مثال آیتالله هاشمی رفسنجانی کم کسی نیست... .
درباره سخنان حجتالاسلام سید حسن خمینی باید گفت؛
درست است که سابقه ایمان نیز از جمله معیارهای تمایز میان افراد شناخته میشود؛ اما نباید فراموش کرد که اثرگذاری این سابقه منوط به «استمرار» آن است. چه اینکه صرف «سابقه ایمان» به تنهایی کفایت نمیکند.
در صدر اسلام کم نبودند کسانی که از سوابق درخشانی در همراهی با پیامبر(ص) برخوردار بودند؛ اما پس از مدتی به دلایلی در ادامه مسیر دچار لغزش و گاه خطاهایی جبران ناپذیر شدند و همه دستاوردهای گذشته خود را به دست خویش تباه ساختند. همچنین کم نبودند کسانی که اگرچه در دوران پیامبر گرامی اسلام خدمات فراوانی به اسلام و جامعه اسلامی کردند و مورد عنایت آن پیشوای بزرگ قرار داشتند؛ اما پس از رحلت خاتمالانبیاء(ص) دچار لغزشهایی گاه باورنکردنی شدند و با رفتار خود مسیر پیش روی حرکت اسلامی را تغییر دادند. بنابراین «سابقه ایمان» در صورتی معتنابه خواهد بود که از «لواحق» غیرقابل قبول مبرّا بماند.
آقای سید حسن خمینی گفته است « برخی از کسانی که تازه از راه رسیدهاند، با بمباران تبلیغاتی برخی چهرههای قدیمی را منکوب میکنند» و به مصادیق سخن خود اشاره نکرده است. اما از سیاق کلام و تعبیر بعدی ایشان که میگوید «آيتالله هاشمی رفسنجانی کم کسی نیست» میتوان چنین برداشت کرد که دستکم یکی از مصادیق مورد نظر وی، آقای هاشمی رفسنجانی است.
در این باره اگر حجتالاسلام سید حسن خمینی فارغ از علقههای شخصی و عاطفی، رویکرد آقای هاشمی رفسنجانی در دوران پس از امام(ره) به ویژه در ماجرای فتنه ۸۸ را با نگاهی منصفانه و بدون پیشداوری مورد بررسی قرار دهد، شاید به نتیجهای دیگر دست یابد.
فراموش نمیکنیم که در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی پس از رحلت امام(ره)، به تدریج برخی ارزشهای جبهه و جنگ و آرمانهای انقلاب از جمله سادهزیستی و رسیدگی به مستضعفان و ... کمرنگ شد و توجه بیش از حد به مقوله «سازندگی» به هرقیمت، «عدالت اجتماعی» را به حاشیه راند. به دنبال رویکرد آقای هاشمی و دولت ایشان بود که فاصله طبقاتی شدت یافت و برخی توانستند با موجسواری و رانتخواری به ثروتهای آنچنانی دست یابند و ... .
البته زحمات دولت سازندگی در بازسازی ویرانیهای ناشی از جنگ تحمیلی و شتاب بخشیدن به توسعه کشور، انکارشدنی نیست؛ اما تمرکز بر «سازندگی» صرف، برخی را از این واقعیت دور ساخته بود که اصولا یکی از مهمترین انگیزههای انقلاب اسلامی، دفاع از آموزههای دینی و جاریشدن همه ابعاد اسلام در عرصه حکومت بود؛ و «سازندگی» و «توسعه» تنها یکی از وجوه انقلاب بوده است.
اما غمانگیزترین بخش از حیات سیاسی آقای هاشمی در دوران فتنه ۸۸ رقم خورد؛ فتنهای که صدای قهقهه دشمنان را به گوش همه رساند و دوستان را در غم فرورفتن برخی متصدیان دیروز در باتلاق قدرتطلبی و خودخواهی نشاند.
در آن دوران حساس که امثال میرحسین و کروبی بیاعتنا به همه هشدارهای دلسوزان نظام و از جمله رهبر معظم انقلاب، در مسیر قدرتطلبی به پیش میتاختند و رسیدن به خواستهای نامشروع خود را ولو با آسیبرساندن به نظام و انقلاب، جایز میشمردند، انتظار از «سابقون» در انقلاب این بود که برای دفاع از نظام و رهبری سینه سپر کنند و در برابر باجخواهی آنان بایستند.
در این میان اگرچه بسیاری از اصحاب انقلاب، از «سابقون» و «لاحقون»، و از «قدیمالاسلام»ها تا «جدیدالاسلام»ها و «تازه به دوران رسیده»ها با تمام وجود به صحنه حمایت از دین و انقلاب وارد شدند و بیاعتنا به همه شانتاژهای رسانهای در برابر فتنهانگیزی برخی همرهان دیروز ایستادند؛ اما آقای هاشمی رفسنجانی به رغم همه انتظارها، رفتاری کجدار و مریز و بسیار تاملبرانگیز پیشه کرد. در حالی که با توجه به رابطه نزدیک با امثال میرحسین و کروبی و نفوذ کلام وی در بین طرفداران موسوی میتوانست نقش بسیار مؤثری ایفا کند و از آسیبهای فتنهگران بکاهد.
متاسفانه آقای هاشمی که از سابقون در انقلاب به شمار میآید و به تعبیر آقای سید حسن خمینی، «کمکسی نیست»، به جای موضعگیری صریح در برابر فتنه و فتنهگران، با مواضع دوپهلو و توجیهناپذیر خود، ناخواسته اسباب خوشحالی دشمنان قسمخورده انقلاب را فراهم ساخت و فتنهگران را برای تداوم فتنهانگیزیهای خود جریتر نمود. از جمله در آخرین خطبه نماز جمعه، بهگونهای موضعگیری کرد که رسانههای بیگانه و بدخواهان داخلی نتوانستند خوشحالی خود را پنهان کنند. «هاشمي رفسنجاني در نمازجمعه تهران هيچ سخني كه مانع از تجمع هواداران موسوي و اقدامات آنها شود بر زبان نياورد... او مي خواهد همچنان از هر فرصتي كه پيدا مي كند براي به چالش كشيدن نتايج انتخابات استفاده كند»... «هاشمي گفت مردم به نظام اعتماد ندارند»... «هاشمي رفسنجاني گفت بايد ترديدها در مورد انتخابات رفع شود»... «اين اولين بار بود كه يك مقام عالي رتبه ايران از بحران سخن مي گفت» و... بخش کوتاهی از ذوقزدگی رسانههای معاند خارجی پس از خطبههای نماز جمعه آقای هاشمی بود؛ نمازجمعهای که برخی هواداران فتنهگران و بهوجدآمدگان از سخنان خطیب جمعه، چنان دور از تعالیم دینی بودند که با «کفش» به نماز ایستادند و دختران و پسرانی با دستبند «سبز» در کنار یکدیگر از سخنان آقای هاشمی به شعف میآمدند!
پس از این خطبهها نیز آقای هاشمی هیچ اقدامی برای جبران رفتار توجیهناپذیر خود نکرد؛ در حالی که رهبری معظم بارها خواص را به آگاهیرساندن و بصیرتبخشی فراخوانده و از جمله فرموده بودند:
«نخبگان بدانند هر حرفى، هر اقدامى، هر تحلیلى که به آنها(برهمزنندگان امنیت) کمک بکند، این حرکت در مسیر خلاف ملت است. همه ما خیلى باید مراقب باشیم؛ خیلى باید مراقب باشیم؛ مراقب حرف زدن، مراقب موضعگیرى کردن، مراقب گفتن ها، مراقب نگفتن ها. یک چیزهایى را باید گفت؛ اگر نگفتیم، به آن وظیفه عمل نکردهایم. یک چیزهایى را باید بر زبان نیاورد، باید نگفت؛ اگر گفتیم، برخلاف وظیفه عمل کردهایم...
نخبگان سر جلسه امتحانند؛ امتحان عظیمى است…اشتباه میکنند آن کسانى که خیال میکنند با سیاسیکارى، عقلائى عمل میکنند؛ نه، عقل آن چیزى است که راه عبادت خدا را هموار میکند. شاخصش هم براى ما، بین خودمان و خدا، این است که نگاه کنیم ببینیم در بیان این حرف اخلاص داریم یا نه؟ به فکر خداییم یا نه؟ من دارم براى خاطر خدا، رضاى خدا حرف میزنم یا براى خاطر جلب توجه شما دارم حرف میزنم؟ براى خاطر خداست یا براى خاطر دل مستمع و غیر مستمع است؟ معیارش این است... .»
متاسفانه، به رغم همه تلاشهای مشفقان و ناصحان امین، آقای هاشمی رفسنجانی رویکرد خود را ادامه داد و نتیجه آن شد که نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، برای پاسداشت جایگاه رفیع ریاست خبرگان، مرحوم آیتالله مهدوی کنی را به ریاست خبرگان برگزیدند، تا تبعات برخی مواضع و رویکردها دامنگیر مجلس خبرگان نشود و از این ناحیه آسیبی متوجه نظام اسلامی نشود.
سخن پایانی اینکه اگرچه نمیتوان خدمات گسترده آقای هاشمی رفسنجانی در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را نادیده گرفت؛ اما طبق فرموده امام راحل(ره)، میزان حال فعلی افراد است و نمیتوان به صرف «سوابق» متصدیان امروز، ضعفها و کاستیها را در ارزیابیها مورد توجه قرار نداد.
سیدزاده میبدی
تنها ره سعادت : ایمان ، جهاد ، شهادت
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: سید حسن خمینی, هاشمی رفسنجانی, امام راحل(ره), خدمات گسترده, میزان حال فعلی افراد است, موضع گیری دو پهلو,